خنثی کردن مین با امداد غیبی
🔹عوارض ناشى از جراحتهاى پیاپى را با خود به همراه داشت؛ ناراحتى پایش به هنگام سجدههاى نماز مشخص بود با این حال قبل از همه خودش این کار را انجام میداد. هنگام حفر کانال و سنگرزنى با در دست گرفتن دیلم و کلنگ از همه جلوتر بود و همه را به شوق میآورد و بقیه به او تأسى میکردند.
🔹 شهید بهاری نیز اولین تجربهاش را در خنثیسازی مین اینگونه روایت کرده است: در عملیات رمضان بعد از مدتها تلاش، مرا براى خنثى کردن مین به منطقه فرستادند. دو شب قبل از عملیات با گروه اطلاعات جلو رفتیم. وقتى به میدان رسیدیم، من جلو رفتم و چند مین را خنثى کردم. متوجه شدم مینها را قیر زدهاند و چاشنى آنها در نمیآید. به آخر میدان که رسیدم؛ متوجه چند عراقى شدم که با چراغ قوه مشغول بازدید میدان بودند. رسیدند به یک مترى من. دستپاچه شدم. خواستم آیه «وجعلنا» را بخوانم، زبانم گرفت. فقط میگفتم:«سد… سد… سد» آنها جلو آمدند و نور چراغقوهشان افتاد توى صورتم، ولى متوجه من نشدند.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad