✍باشه من باختم !
🔹ابرو بالا انداخته بود و با غرور میگفت بگو باختم من کوتاه میآیم.
مرد جوان سرش را پایین انداخته بود، زیر چشمی نگاهی کرد و گفت روزی که با تو ازدواج کردم، باختم. زن از کوره در رفته بود. با غیظ رو برگرداند و گفت یادت رفته پاشنه در خانه پدرم را درآورده بودی, جوان یک لا قبایی که هیچی نداشتی و حالا … .
🔹مرد لبخندی زد و گفت: تند نرو وایستا تاکسی بگیریم، من شوهر بدی برات نبودم. همیشه حرف حرف تو بوده، فقط خواستی گفته خودت رو به کرسی بنشونی. خواستی ثابت کنی من باشه من بازندهام و تو برنده.
آخرین بار که دعوای مان شد توهین کردی و گفتی: ابرو پاچه بزی، بی سر و پا . هیچی نگفتم. حرمت پدر و مادرم را زیر پا گذاشتی و دیگر نتوانستم طاقت بیارم.
🔹آره پدر من مثل بابای تو شق و رق نیست و مال و منال نداره اما یک عمر آبرو و عزت جمع کرده و توی یه محله سر اسمش قسم میخورن.
بگو مگوی زن و شوهر و جوان تمامی نداشت. مرد اشتباه کرده بود. از دوستش میخواهد در فضای مجازی یک صفحه با آلبوم عکس خانمی ایجاد کند و اینطوری میخواست وانمود کند خانمی دوستش دارد و حاضر است برایش جان بدهد.
مرد تا آخر قصه هم آمد و می دید همسرش غیرتی شده احساس غرور می کرد . این انتقام اشتباهی بود. در یک رابطه
🔹یک نفر ببازد یعنی هر دو باختهاند. تند و تیز حرف زدن، تحقیر ، یادآوری اشتباهات گذشته و بیاحترامی فقط زخمهای جدید میسازند. بحث سالم یعنی گوش دادن، توضیح دادن بدون توهینی و پیدا کردن نقطههای مشترکی که به حل مسئله بیانجامد نه نابود کردن همدیگر.
#زندگی هر شب با یک داستان واقعی در مشهد مهمان شماست…
@AkhbarMashhad