📷دستی که در خاکریز جا ماند، اما عشق به وطن هیچوقت قطع نشد
🔹شهید محسن امیرکانیان در عملیات آزادسازی خرمشهر از ناحیه کتف و دست بهشدت مجروح و دچار سوختگی شد. پس از چند روز بستری شدن در بیمارستان، قرار بود برای ادامه درمان و استراحت به مشهد منتقل شود، اما او بدون اطلاع کسی و از ترس اینکه اجازه بازگشت به جبهه را ندهند، به خانه خواهرش رفت.
🔹مادر شهید محسن امیرکانیان درباره فرزندش میگوید: چندباری که در جبهه مجروح شده بود، حتی وقتی دستش قطع شده و ترکش تکهای از کمرش را برداشته بود، هیچوقت صدای آخ او را نشنیدم. مبادا دل منِ مادر به حال جگرگوشهام بسوزد.
🔹محسن بسیار مهربان بود و هر وقت از جبهه برمیگشت، آستین دست عاریهاش پاره و درزهایش باز شده بود. خودش چرخ خیاطی را میآورد و لباسش را میدوخت.
🔹مادر شهید در ادامه با اشاره با کارهای فرزندش بیان میکند: یک بار دیدم کرکرههای فلزی خانه را باز کرده و شسته است. به یادآوردن آن صحنهها اشکم را در میآورد، اما دوست ندارم فراموششان کنم.