✍️فرشته!
🔹بریده بودیم، حال پسرم روز به روز بدتر میشد. نگرانی او برای من و شوهرم شکننده بود.
🔹تو دخترم و دامادهایم هم مانده بودند چه کار جدای از ترس آبروی مان به فکر سلامتی این بچه بودیم.
🔹یک آدم نااهل، جوان خام را به دام اعتیاد انداخت. یک روز شوهرم عصبانی شد و بیرونش کرد.
🔹پسر بزرگم او را به خانه خودش برد. عروسم سنگ تمام گذاشت، فرشته نجات این بچه شد و با کمک درمانگر اعتیاد حال پسرم رو به بهبود است.
🔹افتخار میکنم به وجود عروسم که همتا ندارد. از روزی وارد خانواده ما شده سنگ صبور و غمخوار همه ما بوده و صمیم قلب دوستش داریم.
🔹خدا میداند در این مدت چقدر برای پسرم زحمت کشیده است.
🔹هر موقع خواستیم از او قدردانی بکنیم پیش دستی کرده و آن با رفتار و منش انسانی و معرفتش ما را شرمنده میکند که نمیتوانیم زحماتش را جبران کنیم.
🔹پسر خام و کم تجربه من به خاطر یک اشتباه در انتخاب دوست و همنشین بد داشت نابود میشد.
🖋غلامرضا تدینی راد
#زندگی هر شب با یک داستان واقعی در مشهد مهمان شماست…
@AkhbarMashhad