امام حسین (ع) مقتدای مرزبانان
🔹مادر شهید محمد صادقی نژاد با بیان خاطرات فرزند شهیدش میگوید: ” دیدم دارد شال و کلاه میکند که به مسجد برود. ده دوازده سال بیشتر نداشت و به اندازه قد و بالایش توی بعضی از کوچهها برف خوابیده بود. سر راهش ایستادم: مامان جان بذار یه شب دیگه برو مسجد میبینی که چه برف سنگینی زدهمحمد شال گردنش را گره زد : الان دهه اول محرمِ … بعدا میخوام برم چیکار ؟ و رفت
🔹فرمانده محمد صادقی نژاد میگوید :جوان هوشیاری بود شبها به محض اینکه کوچکترین صدایی میشنید میگفت: جناب سروان این صدای چی بود ؟ و بلافاصله میرفت بیرون از پاسگاه و اوضاع را بررسی میکرد . یک شب با همین کار دو بلدچی قاچاقچیها را گیر انداختیم. آمده بودند اوضاع را برای عبور یک محموله بزرگ مواد مخدر بررسی کنند. در مسیر کاروان قاچاق کمین زدیم و توانستیم چندین تُن تریاک کشف کنیم. “
#معرفی_شهید #شهید_مدافع_وطن
@AkhbarMashhad