✍من کی ام؟
🔹در یک جشن تولد برای اولین بار همدیگر را دیدیم. خیلی شاعرانه و احساسی حرف میزد. این مقدمه ابراز علاقه برایم عجیب بود، بدون هیچ شناختی اینقدر سریع جمله دوستت دارم را به زبان آورد.
🔹دوستم میگفت عشق همین جوری اتفاق میافتد و باید بدانی چطور خامش کنی.
🔹خواستگاری ام آمد. خانواده محترمی دارد. پدر و مادرش آدمهای خوب و قابل احترامی هستند.
🔹خودش هم بد نیست، تمام عشق و علاقهاش انگار سر زبانش حک شده، عصبانی میشود اختیار و رفتار و کلام دستش نیست.
🔹واقعا نمیدانم من کیام. همان که او در آرامش میگوید یا آنکه در رفتار و عصبانیتش نشان میدهد.
🔹زن جوان در آخرین جر و بحثشان با سر و صورت کبود به خانه پدرش میرود. دل پر دردی دارد.
🔹 شوهرش نمیدانند عاشق شدن فقط یک رابطه نیست فهم این مسئله مهم است. یعنی باید کسی باشد که درد تو را بشناسد، در سکوت تو ساکت ننشیند و بیتفاوت نباشد.
🔹برای ورود به حریم عاطفیش مراقبت کند. اگر دعوایشان شد دنبال علت این اختلافها باشد نه پیدا کردن مقصر.
🔹عشق پردهای دارد که فقط با زبان بازی و واژههای عاطفی میتوان آن را ثابت کرد. به زبان آورد و عمل نکرد.
🔹 زندگی مشترک فراز و نشیب دارد اختلاف نظرها طبیعی هستند اما راه حل درست و حفظ احترام با شرایطی که احساس عاطفی خوبی داشته باشد یعنی فهم درست با هم بودن و در کنار هم بودن.
🖋غلامرضا تدینی راد
#زندگی هر شب با یک داستان واقعی در مشهد مهمان شماست…
@AkhbarMashhad
