📷از شناسایی تا اسارت؛ همه در چند دقیقه
🔹پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شهید سید علیاصغر آلنبی مسیر دانش را در دانشگاه فردوسی مشهد پی گرفت؛ اما شور جهاد و دفاع از ارزشها، او را از کلاس درس به میدان نبرد کشاند. با پایان تحصیلات، لباس سربازی بر تن کرد و در لشکر رزمی شیراز، همدوش رزمندگان، به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد.
🔹در یکی از مأموریتهای شناسایی، شهید آلنبی پا به دل خاک دشمن گذاشت؛ جایی میان سنگرهای عراقی. ناگهان با یک افسر عراقی که آفتابه بهدست از سنگر بیرون آمده بود، روبهرو شد. لحظهای حساس و سرنوشتساز.
🔹برای آنکه فضا عادی جلوه کند، با همان افسر سلام و حتی روبوسی کرد؛ همانند دو همرزم قدیمی. اما در دلش، نقشهای دیگر جریان داشت… با تهدیدی پنهان و نگاهی نافذ، از افسر عراقی خواست که به درون سنگر بازگردد و همسنگرانش را برای تسلیم، بدون درگیری، توجیه کند. افسر در ظاهر پذیرفت، اما بهمحض ورود به سنگر، به سمت سید علیاصغر شلیک کرد و او را از ناحیهی بازو زخمی ساخت.
🔹با اینحال، این جوان مؤمن و شجاع عقب ننشست. با همان بازوی مجروح، با تکیه بر ایمان و ارادهای پولادین، پنج تن از نیروهای دشمن را به اسارت درآورد و به عقب بازگرداند.