✍بی جربزه !
🔹خودش این تیپ و قیافه اجق وجق را برای من درست کرده و حالا هم در خیابان غیرتی شده و دعوا را انداخته.
🔹اوایل اینجوری نبود، نسبت به حرکات و رفتار و طرز لباس پوشیدنم نظر میداد.همیشه میگفت قیافه ات شسته رفته باشه دوست ندارم توی چشم بیایی.
🔹چند سالی از زندگی مان گذشت. فهمیدم در فضای مجازی با زنی غریبه ارتباط دارد. به او گیر دادم. میخواست از زیر بار خطایی که کرده در برود.
🔹نمیدانست از تمام سوراخ سمبههای گوشی تلفنش خبردارم . قول داد اشتباهش رو جبران کند. به ظاهر تغییر کرده بود. چند بار امتحانش کردم. واقعا عوض شده بود.
🔹فکرم درگیر این مسئله بود چرا باید شوهرم با من چنین کاری کند. چند بار صحبت کردبم.
میگفت این ارتباط در حد یک سلام و احوالپرسی در فضای مجازی بوده و الان هم یک تار موی مرا به دنیا نمیدهد.
🔹تا روزی که به پدر و مادرم چیزی نگفته بودم اوضاع آرام بود. نمیدونم با کدام عقل خواهر بزرگم را در جریان گذاشتم. او هم آشی برای زندگی ام پخت که یک وجب روغن رویش بود.
🔹برادرم و خواهرم برای حمایت از من و از سر دلسوزی به شوهرم گیر دادند. با این وضعیت خیلی از هم سرد شده ایم. من هم میخواستم عذابش بدهم.
🔹 بدون توجه به نظر و خواستههایش تیپ و قیافههای اجق وجق میزدم. آنقدر روی اعصابش راه می رفتم که گوشهگیر و کم حرف شده بود.
این آخر کاری هم توی خیابان جوانی موتور سوارمزاحمم شد. شوهرم با او دست به یقه شد و …
🔹بعد از این همه سال شوهرم میگوید از روز اول به خاطر یک اخلاق من خیلی ناراحت و دلگیر بوده و آن هم این که سیر تا پیاز زندگی مان را به خواهرم و مادرم اطلاع میدادم و سر هر موضوعی آنها خانه ما میآمدند.
🔹مراعات هم نمیکردیم شوهرم پول دارد یا نه، میگفتند چشمت کور دنگت نرم. زن گرفتهای باید خواستههایش را بی چون و چرا برآورده کنی.
آن موقع خوشحال بودم که تنها نیستم و حساب کار دست شوهرم میآید .
🔹ولی حالا فهمیدم فاصلههای بین زنها و مردها به هر علتی میتواند خیلی خطرناک و مشکل ساز باشد.
🖋غلامرضا تدینی راد
#زندگی هرشب با یک داستان واقعی در مشهد مهمان شماست…
@Akhbarmashhad
