🔸«فرماندهای که برای پیدا کردن معبر، خودش پیشقدم شد؛ لحظه شهادت رحیم خاکشور در اروند متلاطم»
🔹شب عملیات والفجر ۸، باران بیوقفه میبارید و اروند خروشان بود. گروهان تحت فرماندهی رحیم خاکشور مأموریت داشت از معبری که پیشتر شناسایی شده بود، به خط دشمن بزند. اما باران شدید و تلاطم آب باعث شد مسیر گم شود. رحیم خاکشور چندین بار در میان گل و لای نشست، اطراف را بررسی کرد و با ناراحتی گفت: «معبر را پیدا نمیکنم، نیست!» با این حال دقایقی بعد، او توانست مسیر عبور را از میان خورشیدیها بیابد و با شجاعت در پیشاپیش نیروهایش حرکت کند.
🔹به نزدیکی خط دشمن که رسیدند، با سیمهای خاردار از چهار سو مواجه شدند. یکی از رزمندگان مجروح به نام مسعودیان روی سیمها خوابید تا دیگران بتوانند عبور کنند. نیروها از پشت او گذشتند و به دیوار گلی دشمن رسیدند. شهید خاکشور نیروها را به دو گروه تقسیم کرد و خود از دیوار پرید.
🔹همزمان با اعلام رمز عملیات و آغاز درگیری، او فریاد زد «یا زهرا(س)» و نبرد را آغاز کرد. در میان آتش سنگین دشمن، گلولهای به نارنجکی که بر کمربند رحیم بسته بود اصابت کرد و با انفجار آن، رحیم خاکشور در همان لحظه به شهادت رسید. اندکی بعد، با شجاعت نیروهایش، خط دشمن شکسته شد و دشمن به عقب رانده شد.
