✍نه خیلی الکی!
🔹روزی که به خواستگاریاش رفتیم گفتند سر به زیر و آرام است. ظاهرش هم همین طور بود. ازدواج کردیم. کم کم اختلاف نظرهای ما رخ نمود و به بگو مگوهای تکراری کشیده شدیم.
🔹خیلی زودرنج، مغرور، گوشهگیر و هیجانی بود. با خانوادهام رابطهای نداشت. در مهمانیهای خانوادگی هم مرا زیر ذره بین میگذاشت و روی اعصابم راه میرفت. فاصله عاطفی ما روز به روز بیشتر شد. من اشتباه بزرگی کردم و متاسفانه برای فرار از این احساس تنهایی با خانمی در فضای مجازی آشنا شدم. مدتی در حد ارسال پیام و درد دل ارتباط داشتیم.
🔹حالا همسرم متوجه شده و دمار از روزگارم در آورده است و از این زندگی و از خودم خسته و کلافهام. من اشتباه کردهام و میخواهم جبران کنم. باز هم اجازه نمیدهد حرفی بزنم. خوب شد به مرکز مشاوره آمدیم.
🔹مرد جوان دل پر دردی دارد. این که چرا او در زندگی مشترک دچار چنین مشکلاتی شده نیازمند، بررسی کارشناسی است. اگر بخواهیم خودمانی در این باره صحبت کنیم واقعیت این است در مدیریت هیجانات بلد نیستیم چگونه عمل کنیم. شاید خیلی وقتها علت گریهها و خندههای بیدلیل، پرخاشگری و فریاد خود را نمیدانیم. حس ناکامی و ناامیدی از این که فردی نتوانسته خواستههای ما را پاسخ دهد سبب ناراحتی میشود و نمیتوانیم هیجانات خود را کنترل کنیم.
🔹ترس، خشم، نفرت، غم و شادی از هیجاناتی هستند که باید مهارت مدیریت و چگونگی ابراز آن را بیاموزیم تا مشکلات و اختلافها را به حداقل برسانیم.
🔹ما برای حل اختلافها و مشکلات که وجود آن در زندگی مشترک طبیعی است باید از مشاوران متخصص و حتی مشورت با بزرگترها کمک بگیریم. به شرط آن که سفره اسرار و رمز و راز زندگی مشترک را پیش هر کسی باز نکنیم. چون دلسوزی اطرافیان به تنهایی برای حل مشکلات کافی نیست.
🖋غلامرضا تدینی راد
#زندگی هر شب با یک داستان واقعی در مشهد مهمان شماست…
@AkhbarMashhad