📷زندگینامه پاسدار شهید مهندس علی صمدیان
🔹محمود جلايرى از دوستان شهيد صمدیان از نحوه دستگيرى على و خودش میگويد: « در سال ۱۳۵۶ يک روز علی گفت: بياييد برويم منزل آيت اللّه شيرازى، گفتم: آنجا براى چه؟ گفت: براى گرفتن تعدادى اعلاميه و عكس امام. من هم با او رفتم. وقتى كه به نزديك منزل ايشان رسيديم، متوجّه شديم كه عدهاى مأمور در آن اطراف هستند. وارد منزل شديم. از فرد رابطى كه در منزل بود تعدادى عكس امام(ره) گرفتيم و آنها را در زير پيراهنمان مخفى كرديم. وقتى از درب منزل بيرون رفتيم، هنوز چند قدمى دور نشده بوديم كه دو نفر ما را از پشت سر گرفتند. “
🔹 ” آنها ساواكى بودند و به شدّت ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند. شهيد را برهنه كرده بودند و با «باتوم» به پشت و كمر و پاهاى او مىزدند و از او مىخواستند به امام(ره) توهين كند و مدح شاه را بگويد، ولى ايشان اصلاً زبان باز نمیكرد.» بعد از پيروزى انقلاب ابتدا وارد كميته شد و سپس به سپاه پيوست و در آنجا با مسئوليتهاى عقيدتى، فرهنگى، تبليغاتى و پرسنلى فعّاليّت میکرد.”